هر انچه نباید در ذهنم بماند

شماره ۳۴

خونه خواهرم اومدم؛ دخترا خوابیدن، نشستم پای کامپیوترش؛ عکس های خانوادگی رو دیدم... 

پر از تلخی بود...

بد نبود..

لازم داشتم کمی گریه کنم 


+برام دعا کنین خوشبخت بشم. از این زندگی فلاکتی بریدم دیگه...

۴ ۰
N@f@s 2000
۰۲ شهریور ۲۰:۲۳
ایشالا عزیزم خوشبت میشی و تموم ناراحتیات تموم میشه

پاسخ :

ممنونم عزیزم شما هم همیشه خوشبخت باشی 😊
kerman man
۰۲ شهریور ۲۰:۲۶
سلام
ان شاءالله که خوشبخت و سعادتمند بشی ...

پاسخ :

سلام
ممنونم از خیرخواهی و لطفتون
شما هم همینطور...  😊
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
یک زن از اهالی ایران زمین، متولد سال هزار و سیصد و هفتاد خورشیدی، متاهل، دارای یک فرزند به اسم هدیه،
باشد که در این دیار هزار رنگ مجازی، دلی سبک کنم از غم...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان