يكشنبه ۱۴ شهریور ۹۵
توی دستشویی دارم شلوار های کثیف هدیه رو میشورم که اومده پشت دیوار قایم شده و میگه: یه یــَــفت
_چی رفت مامان؟
__ یه یــَــفت
_چی؟؟
__ یه
منظورش اینه: هدیه رفت :))) داشت باهام قایم باشک بازی میکرد ^^
Suzume Sama
۱۴ شهریور ۲۱:۲۸
چ خوبه مهربونید با دخترتون!😊
۱۴ شهریور ۲۱:۲۸
چ خوبه مهربونید با دخترتون!😊
ولی من نمیتونم بچه تحمل کنم...ب هیچچچچ وجه!:/
کافه نشین
۱۴ شهریور ۲۲:۰۲
تنها انسانه که میتونه در عین گناهکار بودن، بیگناه ترین موجودات رو خلق کنه.
۱۴ شهریور ۲۲:۰۲
تنها انسانه که میتونه در عین گناهکار بودن، بیگناه ترین موجودات رو خلق کنه.
سرش سلامت :-)
Suzume Sama
۱۶ شهریور ۱۷:۴۳
بچه ها غرغرو اند... و در بیشتر مواقع نفهم!(خودمم بودم!)
چون نمیتونم درست تفهیمشون کنم همچین احساسی دارم..
تازه کلی دردسر و بدبختی!!!:(
۱۶ شهریور ۱۷:۴۳
بچه ها غرغرو اند... و در بیشتر مواقع نفهم!(خودمم بودم!)
چون نمیتونم درست تفهیمشون کنم همچین احساسی دارم..
تازه کلی دردسر و بدبختی!!!:(
یک زن از اهالی ایران زمین، متولد سال هزار و سیصد و هفتاد خورشیدی، متاهل، دارای یک فرزند به اسم هدیه،
باشد که در این دیار هزار رنگ مجازی، دلی سبک کنم از غم...
باشد که در این دیار هزار رنگ مجازی، دلی سبک کنم از غم...
آخرین مطالب
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.