جمعه ۱۹ شهریور ۹۵
مامان بیمار شده و بابا به جای وفاداری، میگه: برای من هیچکس به جز خودم مهم نیست.
متاسفم که این رو میگم ولی بعضی وقت ها از بابا بدم میاد
کمی خلوت گزیده!
۱۹ شهریور ۰۰:۰۱
ای وای...
خدا ان شاءلله شفاشون بده و پدرتون هم متوجه اشتباهشون بشن...
۱۹ شهریور ۰۰:۰۱
ای وای...
خدا ان شاءلله شفاشون بده و پدرتون هم متوجه اشتباهشون بشن...
معصـومــــــه پــورابـراهیـــم
۱۹ شهریور ۱۶:۲۸
حق میدم بهت و درک میکنم احساسی که داری رو.یه وقتایی که می شینیم پای حرف های همین آدمایی که گاهی ازشون بدمون میاد و می بینیم چه کشیدن درطول زندگیشون از بچگی تا....،ممکنه دلمونم بسوزه براشون.البته هیچی اشتباهشون رو توجیح نمی کنه ها!فقط عصبانیت و ناراحتی مارو کمتر میکنه.
۱۹ شهریور ۱۶:۲۸
حق میدم بهت و درک میکنم احساسی که داری رو.یه وقتایی که می شینیم پای حرف های همین آدمایی که گاهی ازشون بدمون میاد و می بینیم چه کشیدن درطول زندگیشون از بچگی تا....،ممکنه دلمونم بسوزه براشون.البته هیچی اشتباهشون رو توجیح نمی کنه ها!فقط عصبانیت و ناراحتی مارو کمتر میکنه.
Suzume Sama
۲۰ شهریور ۱۵:۵۸
منم خیلی وقت ها از بابا بدم میاد...
۲۰ شهریور ۱۵:۵۸
منم خیلی وقت ها از بابا بدم میاد...
ولی این تنفر ها هم دوستداشتنی میتونن باشن!
یک زن از اهالی ایران زمین، متولد سال هزار و سیصد و هفتاد خورشیدی، متاهل، دارای یک فرزند به اسم هدیه،
باشد که در این دیار هزار رنگ مجازی، دلی سبک کنم از غم...
باشد که در این دیار هزار رنگ مجازی، دلی سبک کنم از غم...
آخرین مطالب
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.