هر انچه نباید در ذهنم بماند

هدیه گانه5

داریم عادت میکنیم صبح زود بیدار باشیم. مثلا بین 7:30 الی 8:30 دیگه حتما بیدار میشیم. 

هدیه خیلی جذاب شده. آوای تمام حرف هایی که میگیم رو آواز میخونه. جدیدا با نیما بهتر رابطه برقرار میکنه و وقتی که نیما از خونه بیرون میره غر غر میکنه که من بابا میخوام :))

چند وقت دیگه باید از شیر ببرمش و نمیدونم چطوری این کار انجام بشه بهتره طوری که آسیب روحی نبینه. 


۰ ۰
کمی خلوت گزیده!
۰۵ آبان ۱۶:۳۴
ای جانم...
ببین زن داداش من کم کم این کار رو کرد، جوری که خود بچه متوجه نشد اصلا...
دفعات شیردهی رو با پرت کردن حواس بچه کم کرد... حالا یا با آب دادن یا یه مایع دیگه دادن یا با بازی...
توی چند ماه به صفر رسوند، اصلا هم خودش نفهمید...

پاسخ :

من هم همین کار رو خواستم بکنم ولی هدیه متوجه شد و همش بهونه میگرفت و گریه میکرد و عصبی بود. وقتی شیر میخواست باهاش بازی میکردم گریه میکرد یا میگفتم آب میوه بهت بدم گریه میکرد و میگفت شیر :(
شاید هم من کم تجربه بودم و نتونستم اونجوری که باید سرگرمش کنم
کمی خلوت گزیده!
۰۵ آبان ۲۰:۳۸
خب یکم مقاومت کن... ان شاءلله درست بشه...
گیره 📎📎
۰۶ آبان ۰۵:۴۱
بسلامتی:)

ضربه روحی ک میبینن.اما خوبی آدمیزاد فراموش کردنه.
بچه من ی شب تا صبح گریه کرد با چشمای بسته و تو خواب.و هیچکاری نباید میکردم چون متوجه نمیشد.فقط باید صبر میکردم تا تموم بشه.
کلا بچه اول دنگ و فنگ داره:دی
کاربران بیان میتوانند بدون نیاز به تأیید، نظرات خود را ارسال کنند.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
یک زن از اهالی ایران زمین، متولد سال هزار و سیصد و هفتاد خورشیدی، متاهل، دارای یک فرزند به اسم هدیه،
باشد که در این دیار هزار رنگ مجازی، دلی سبک کنم از غم...
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان